سفارش تبلیغ
صبا ویژن

[ و روایت شده است که حضرتش روزى میان یاران خود نشسته بود . زنى زیبا بر آنان بگذشت و حاضران دیده بدو دوختند . پس فرمود : ] همانا دیدگان این نرینگان به شهوت نگران است و این نگریستن موجب هیجان . پس هر یک از شما به زنى نگرد که او را خوش آید با زن خویشش نزدیکى باید ، که او نیز زنى چون زن وى نماید . [ مردى از خوارج گفت خدا این کافر را بکشد چه نیک فقه داند . مردم براى کشتن او برخاستند ، امام فرمود : ] آرام باشید ، دشنام را دشنامى باید و یا بخشودن گناه شاید . [نهج البلاغه]
دوشنبه 86 تیر 11 , ساعت 9:47 صبح

دوستی می‌گفت که پرندگان در مواجهه با قفس دو گونه‌اند: دسته اول، آنهایی که به زودی با شرایط قفس کنار می‌آیند و به آب و دانه و صاحبشان عادت می‌کنند و اگر درهای قفس را هم برایشان باز کنیم و بیرونشان بیاوریم، خودشان به خانه بر‌می‌گردند و به همان محیط تنگ و کوچک قناعت می‌کنند! اما پرندگان دسته دوم، آنهایی که هرگز اسیر آب و دانه و تکرار نمی‌شوند! مدام سر و رویشان را به میله‌های قفس می‌کوبند تا شاید راهی بسوی آزادی و رهایی پیدا کنند. این پرندگان، راضی به اوضاع مرده و یکنواخت زندگی نیستند و کاری به امنیت و آرامش ظاهری قفس ندارند! با آنکه در آسمان و زمین ، احتمال گرفتار شدن در چنگال پرندگان شکاری را می‌دهند، دقیقه‌ای آزادی را به ساعتها امنیت قفس نمی‌فروشند!

برادر و خواهر!

در زمانه ما و اوضاع و احوال امروز زندگی ما،‌ که تمام روابط انسانی را، چرخ دنده‌های ماشین تعیین می‌کند و در شرایطی که مقیاس ارزش گذاری انسان، پول و میز و مقام می‌شود، قفس‌ها هم تغییر کرده‌اند و چنان زیبا و پر جاذبه گشته‌اند که دل کندن از آنها به آسانی گذشته نیست. البته شاید دیگر نیازی به دل کندن نباشد! چرا که اهرم جبر زمانه، به تنهایی همه موانع را از بین می‌برد! قفسها، دیگر مانند گذشته نیستند که جای نفس کشیدن نداشتند. امروزه، قفس را آنچنان می سازند که با بهشت مقایسه می‌شود! در گذشته، پرنده را در قفس می‌انداختند تا برایشان آواز بخواند، امروز برایمان آواز می خوانند تا در قفس بمانیم! فرقی نمی‌کند که سنتی بخوانند یا پاپ و امروزی! مهم آنست که پول و میز و مقامشان بیشتر باشد! و اینچنین است که :

پول قدرت می‌آورد و قدرت، ضعف عده‌ای دیگر را؛ ضعف، وابستگی را در پی دارد و وابستگی هم کرنش و تسلیم و حقارت! و همه اینها قفسهای «زیبا و جادار و مطمئن» زندگی ما هستند. (انگار این رسم کریه تاریخ، همیشه باید زنده بماند که خاندان « زر و زور و تزویر» شاهد به حاشیه رفتن عدالت باشد!) و خوشا به حال آنانکه قید هر چه قفس را می‌زنند و نکبت آسایش و امنیت بردگی را تحمل نمی‌کنند و زیر بار هیچ ذلتی نمی‌روند.



آهستان....... تعطیل نمی‏شود!
[عناوین آرشیوشده]